سالن پرورش بلدرچین من و دوستم

سالن پرورش بلدرچین من و دوستم

 

از بچگی عاشق حیوانات بودم بخاطر همین تو دانشگاه با رشته ی دامپزشکی ادامه تحصیل دادم . بعد 7 سال درسم تموم شد و من دکترامو تو این زمینه گرفتم تصمیم گرفتم یه آزمایشگاه بزنم چون تو شهر ما ازمایشگاه دامپزشکی کم بود . دو سه سال بود تو آزمایشگاه مشغول کار بودم و تقریبا با هیچ کدوم از دوستای دوران دانشگام در ارتباط نبودم خیلی میخواستم بدونم مشغول چکاری هستن ،تصمیم گرفتم بهشون زنگ بزنم ومهمون دعوتشون کنم . درخواستمو با خوشحالی قبول کردن ، روز موعود رسید و دوستام اومدن خیلی خوشال بودم از اینکه میبینمشون با هم حرف زدیم خداروشکر هرکدوم مشغول یه کار بودن از کارو بارشونم راضی بودن بعد کلی صحبت کردن رفع دلنتگی تصمیم گرفتن برگردند . بعد کلی تعارف داشتم ازشون خدافظی میکردم میکردم که یکیشون صدام کرد گفت : "رامین به لحظه بیا " سینا بود صمیمی ترین دوست دوران دانشگام ،رفتم پیشش ، گفت:" راستش من میخوام یه سالن پرورش بلدرچین بزنم و به ی شریک نیاز دارم پیش خودم فکر کردم و کسیو بهتر از تو برای این کار پیدا نکردم خواستم بهت پیشنهاد شریکم بشی فقط خواهشا نه نگو ".پیشنهادش خوشحالم کرد ولی نمیخواستم فورا و بدون فکر تصمیم بگیرم پس گفتم : "باید فک کنم ، بهت زنگ میزنم " گفت :" باشه " از هم خدافظی کردیم ، رفتم خونه با خودم سبک سنگین کردم دیدم خیلی راه خوب و راحتیه برا کسب درآمد مخصوصا برا ما که دامپزشکیم زنگ زدم بهش و گفتم که پیشنهادتو قبول میکنم خیلی خوشحال شد بهش گفتم بعد از ظهر بیاد آزمایشگاه تا در مورد این موضوع مفصل حرف بزنیم . رفتم آزمایشگاه منتظرش موندم تا برسه .وقتی رسید بعد سلام و احوال پرسی بی مقدمه رفتیم سر همین موضوع . سینا گفت میخواد بلدرچین بالغ و تخم گذار بخره پیشنهادشو رد کردم و گفتم بهتره تخم نطفه دارشو بخریم تا تحت نظر خودمون بزرگ شن سریع قبول کرد و کلی سر این موضوع تحسینم کرد اما یه مشکل داشتیم اونم بحث جوجه کشی بود اخه بلدرچینا یه خوی وحشی دارن که باعث میشه زیاد روی تخماشون نمیشینن . به فکر دستگاه جوجه کشی افتادیم یادم افتاد من چن نفرو میشناسم که تقریبا سر و کارشون با دستگاه جوجه کشیه بهشون زنگ زدم اسم چندتا برند و بهم دادن عیب و ایراد دستگاهو ازشون پرسیدم تقریبا دستم اومد باید چی بخریم ، بعد اون رفتیم تو نت سرچ کردیم بررسی کردی ببینم کدوم دستگاها تو بازار هستن و این که ببینیم آیا محیط طبیعیو برای تخم های نطفه دار فراهم میکنن ، با چند تا دستگاه با برندهای مختلف آشنا شدیم دوستم یکیشو نگاه کرد و گفت:" بین این چطوره " ویژگی هاشو خوندم دیدم نوشته بدنش از جنس فلزه ،بهش گفتم:" اخه ما مجبوریم بعد هر بار که جوجه کشی کردیم دستگاهو بشوریم اون موقع بدنش زنگ میزنه و بهمون ضرر مالی میرسونه " گفت :" اره راس میگی حواسم نبود " رفتیم سراغ یکی دیگه اینبار جنس بدنه اوکی بود ولی سنسور دستگاه بعد هر بار استفاده نیاز به کالیبره شدن داشت ، خب این ایراد بزرگی برای دستگاه محسوب میشد ، به خاطر همین از قید این یکی هم گذشتیم ،دیگه داشت حوصلم سر میرفت میخواستم برم یه سر به سایتای خارجی بزنم ببینم چی دارن تا اینکه دوستم گفت:"رامین یه لحظه اینو ببین " با این که زیاد حوصله نداشتم ولی نگاه کردم اول به جنس بدنش نگاه کردم دیدم از PVC هستش خب بدنه اوکی شد حالا سنسور رفتم تو توضیحاتش دیدم سنسورش ساخت کشور سوئیسه خودشم نیاز به کالیبره شدن نداره کم کم داشت حوصلم سر جاش میومد رفتم سیستم تهویشو نگاه کردم اونم اوکی بود تقریبا همه چیزایی که میخواستمو داشت مثل چرخش تخم ها و سیستم رطوبت ساز ،گارانتی ، خدمات پس از و … رفتم ببینم کدوم کارخونه اینو ساخته دیدم نوشته گروه صنتعی اسکندری کارخونشون تو ارومیه بود مام شیراز، یکم دور بود ازمون، به دوستم گفتم یکی از دستگاه جوجه کشی خونگی هاش که از همه ارزون تره رو سفارش بدیم ، ببنیم واقعا این ویژگی هایی که میگه رو داره یا نه . با خدمات پس از تماس گرفتیم و دستگاه جوجه کشی ایزی باتور 1 رو سفارش دادیم دو روز بعد دستگاه به دستمون رسید رفتم 10 تا تخم مرغ نطفه دار گرفتم گذاشتم تو دستگاه بعد 21 روز دیدم 9 تاش جوجه شده خیلی خوشحال شدم سریع رفتم به دوستم خبر دادم اونم گفت حالا که همه چی اوکی شد، بریم یکیشو سفارش بدیم که به کارمون بیاد ،بازم رفتیم تو سایت دستگاه جوجه کشی صنعتی اسکندری و یکی 504 تایی شو سفارش دادیم، که 3 روزه به دستمون رسید بعد اینکه دستگاهو تحویل گرفتیم ، رفتیم سراغ تخم های نطفه دار بلدرچین از چن جا تحقیق کردیم ببینیم کجا تخمای نطفه دارش مطمئنه یه چن جا رو معرفی کردند ماهم همشو بررسی کردیم و از بهترین و مطمئن ترینشون تخمای بلدرچین مونو یم ، بلافاصله بعد تخم ها اونارو داخل دستگاه گذاشتیم تا جوجه بشن تو این فاصله منم رفتم اونجایی دوستم برا پرورششون در نظر گرفته بود سر زدم ، غذای جوجه ها رو باهم تهیه کردیم محیط و ضد عفونی کردیم ، سیستم گرمایشی و سرمایشی و کلی چیزای دیگه که برای پرورش بلدرچین لازم داشتیم رو اماده کردیم بعد 17 روز رفتیم سراغ دستگاه همون طور که انتظار داشتیم بالای 90 % تخم ها جوجه شده بودن جوجه ها رو از دستگاه درآوردیم و تو سالن ی که در نظر گرفته بودیم شروع به پرورششون کردیم .

الان تقریبا 5 سال از شروع پرورش بلدرچین ما میگذره درامدمون خیلی بهتر شده خلاصه خیلی خوشحالم از اینکه این کارو شروع کردم.

 

منبع

دستگاه ,جوجه ,کردیم ,خیلی ,گفتم ,رفتیم ,دستگاه جوجه ,نگاه کردم ,رفتیم سراغ ,پرورش بلدرچین ,داشت حوصلم ,سالن پرورش بلدرچین منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

همسرداری | آیین همسرداری demo-theme1 سایت دلشکسته ها 4جوک Download Center پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان emohtava تخفیف دونی